کد خبر 152884
تاریخ انتشار: ۱۹ شهریور ۱۳۹۱ - ۱۴:۵۷

شکستن محاصره رسانه‌ای ، کار واقعا سختی است، اما غیرممکن نیست. به هرحال در دنیایی زندگی می‌کنیم که ابزار، تکنولوژی، قدرت و ثروت در خدمت دشمنان و علیه ماست، مبارزه با چنین جبهه‌ی هماهنگی، اصلا ساده نیست اما ما در گذشته نشان داده‌ایم که با دست خالی اما دلهایی پر از ایمان می‌توانیم همه محاسبات مادی دشمن را زیر و رو کنیم. دفاع مقدس یک تجربه بزرگ و نزدیک به ماست.

به گزارش سرویس وبلاگستان مشرق ، امید حسینی در آخرین پست وبلاگ آهستان نوشت : یک راه متداول در عالم رسانه ها برای تاثیرگذاری بیشتر بر مخاطب، تکرار خبر به شیوه های مختلف است. مخصوصا وقتی این تکرار با هماهنگی سایر رسانه‌های همسو همراه باشد؛ به گونه‌ای که یک موضوع خاص، بارها و بارها توسط رسانه‌ها و طبق یک سیاست رسانه‌ای کاملا هماهنگ تکرار ‌شود. مثلا از طریق تیترهای مشابه چند روزنامه، چند شبکه تلویزیونی و یا چند سایت خبری.

این تکرار هماهنگ و همه جانبه به تدریج ذهن مخاطب را بمباران می‌کند و فضایی را به وجود می‌آورد که هیچ حالتی غیر از آن قابل تصور نیست. به تدریج غول‌های رسانه‌ای به عنوان موثق ترین و معتبرترین منابع خبری؛ و گزارشات و خبرهای آنها هم به عنوان بهترین و درست ترین خبرها تعریف و هر تحلیل و خبری مغایر با آن، غیر قابل قبول تلقی می‌شود.



بر همین اساس، شاهد جابجا شدن و بالا و پایین رفتن موضوعات مختلف هستیم. یعنی آن مساله‌ای و آن خبری، خبر روز می‌شود که رسانه‌ها می‌گویند. همچنین موضوعات و مسائل مختلف به گونه‌ای منتشر و تفسیر می‌شوند که انگار مورد پذیرش عموم است.

البته این هماهنگی رسانه‌ای الزاما به این معنا نیست که همه‌ی مخاطبان تحت تاثیر آن قرار می‌گیرند، مهم این است که فضای رسمی به گونه‌ای تعریف و نمایش داده شود که این رسانه ها درباره‌اش حرف می‌زنند. تک صداهای مخالف نیز یا خفه و یا به عنوان حرف‌هایی غیررسمی، غیرقابل قبول و غیرقابل باور تفسیر می‌شوند.

اهمیت این شگرد تبلیغاتی آنقدر زیاد است که با رشد شبکه های مجازی و اجتماعی و رقابت آنها با رسانه‌های صوتی و تصویری، شاهد به کار گیری همین سیاست در دنیای اینترنت هم هستیم. حدودا دو سال پیش بود که اخباری درباره استفاده دولت و ارتش آمریکا از نرم افزار اینترنتی «پرسونا» منتشر شد، نرم افزاری که می‌توانست حساب های جعلی متعددی را در رسانه های اجتماعی ایجاد کند!

ویژگی ها و کارکردهای این نرم افزار، جالب و عجیب بود. این نرم افزار تمام مشخصاتی را که یک شخص واقعی داراست خلق می‌کند: نام کاربری، ایمیل، صفحات وب و حساب شبکه های اجتماعی!  هدف از به کارگیری نرم افزار پرسونا، تحریف حقایق و معرفی مسائل به گونه‌ای است که گویی مورد پذیرش عموم مردم و کاربران اینترنت است. این نرم افزار همچنین شخصیت هایی جعلی را خلق می‌کند، به گونه ای که انگار در تمام مناطق جهان پخش شده اند. هدف از خلق این شخصیت‌های جعلی، القاء این گمان در اذهان است که تعداد انبوهی از مردم خواستار سیاست هایی خاص هستند یا از این سیاست ها پشتیبانی می کنند!



نمونه های زیادی را می‌توانیم چه در عرصه داخلی و چه خارجی نشان دهیم که در آنها با این شگرد تبلیغاتی روبرو بودیم و هستیم. روزنامه های زمان اصلاحات نمونه خوبی از این هماهنگی رسانه ای برای القاء و نهادینه کردن موضوعات خاص از زاویه دید اصلاح طلبان بود.

امروز هم در رسانه‌های غربی ضدایرانی و ضدانقلاب، همین هماهنگی خبری و تبلیغاتی را به وضوح می‌بینیم. مثلا در موضوعاتی مثل مسائل هسته‌ای، حقوق بشر، زلزله آذربایجان، تحریم‌های اقتصادی، حوادث سوریه و …

 نمونه‌ی تازه این هجوم رسانه‌ای را قبل، حین و بعد از برگزاری اجلاس عدم تعهد در ایران دیدیم. از زیر سوال بردن اصل اجلاس و انتشار اخباری درباره عدم حضور مقامات کشورهای مختلف تا متمرکز شدن روی حواشی و کم اهمیت جلوه دادن محتوای اصلی.

در همه این موارد، شرایط به گونه‌ای نشان داده می‌شود که با واقعیت زمین تا آسمان متفاوت است. انعکاس این شرایط غیرواقعی توسط چند رسانه‌ی هماهنگ، ممکن است باعث بروز تصوراتی غیر واقعی برای مخاطب (مخصوصا مخاطبان آن سوی آب) شود. به همین علت خیلی‌ها قبل از سفر به ایران تصورات عجیب و غریبی از کشور ما دارند، تصوراتی که عمده‌ی آنها توسط تبلیغات غیرواقعی همین رسانه‌های ضدایرانی ساخته می‌شود.

شکستن این محاصره رسانه‌ای، کار واقعا سختی است، اما غیرممکن نیست. به هرحال در دنیایی زندگی می‌کنیم که ابزار، تکنولوژی، قدرت و ثروت در خدمت دشمنان و علیه ماست، مبارزه با چنین جبهه‌ی هماهنگی، اصلا ساده نیست اما ما در گذشته نشان داده‌ایم که با دست خالی اما دلهایی پر از ایمان می‌توانیم همه محاسبات مادی دشمن را زیر و رو کنیم. دفاع مقدس یک تجربه بزرگ و نزدیک به ماست.

البته رسانه های مخالف به هرحال به بهانه‌ای متوسل می‌شوند، ولی ایراد و بهانه‌ای که ما تقدیم آنها می‌کنیم، به راحتی قابل جمع شدن نیست و تقویت محاصره‌ی رسانه‌ای ما می‌شود. از طرفی صداقت ما را خدشه‌دار می‌کند. مثل ماجرای تحریف سخنان مرسی که باعث هماهنگی رسانه‌های ضدایرانی و حتی مسئولان سیاسی عرب علیه کشورمان شد.

اشتباه است اگر مقصر این ماجرا را مترجم تلویزیون بدانیم. این مساله دقیقا طبق سیاست صداوسیما در نگاه دبستانی به مخاطبانش است. سیاستی که می‌خواهد تحلیلها را مثل لقمه‌ی آماده و کاملا بی‌خطر به مخاطب تقدیم کند. اتفاقا توجیهات رییس صداوسیما درباره اشتباه! مترجم شبکه‌ی یک هم، نشان می‌دهد که این نگاه کودکانه همچنان ادامه دارد.

پس ایمان، صداقت و استفاده‌ی درست، به موقع و مدبرانه از ابزار، می‌تواند چاره کار ما در این نبرد رسانه‌ای باشد. به شرطی که با دست خود و با خط قرمزها و مصلحت‌سنجی‌های خودساخته و کودکانه، همه زحمات خود را به راحتی زیر سوال نبریم!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس